مهم تری علت عقب ماندگی ما چیست ؟
شاید وقتی صحبت از عقب ماندگی به میان می آید دولت ، جامعه و دیگران را باعث عقب ماندگی دانسته و خود را به راحتی تبرئه می کنیم تا جایی که حتی در برخی از موارد تلاشی هم برای عقب ماندگی هایمان انجام نمی دهیم .
با مطالعه برخی کتب در زمینه غرب و پیشرفت های شگرفی که داشته اند می توان به این نتیجه رسید که علت اصلی پیشرفت آنان عمل به دانسته های خود و مسائلی را که پذیرفته اند ، می باشد . قصد شعار دادن و یا گفتن حرفهای تکراری نیستم اما « کلاه خودت را قاضی قرار بده » چقدر زیاد است مسائلی را که قبول داریم اما در عمل به آنها عمل نمی کنیم . ما دین را قبول داریم عاشورا را قبول داریم اما در قبال مقبولات خودمان تعهد نداریم . دوست عزیزی می فرمود : آن قدر که آنها به باطل خود اعتماد دارند و در راستای آن کار انجام می دهند ، ما به حق بودن مان اعتماد نداریم و کاری انجام نمی دهیم . این همان حکایت خطبه ای از امیرالمومنین علیه السلام را در ذهن تداعی می کند که آنها دلهایشان در باطل خود جمع است ولی شما (خطاب به یارانش ) دلهایتان پراکنده است .
ما در فرهنگ سازی و ارائه فرهنگ خود به دنیا عقب ماندیم ! برای جبران این عقب ماندگی چه کردیم راحت ترین راه را که همان تقلید از دیگر فرهنگ ها می باشد را الگوی خود قرار دادیم و بدان عمل نیز نمودیم ، دیگر بخش ها نیز همچون سینما به ترویج تقلید و پیروی از دیگر فرهنگ ها روی آوردند . نتیجه اش چه بود اسطوره ها و الگوهای واقعی ما در حال فراموشی اند ، تعلق داریم اما تعهد هرگز ، دین را قبول داریم اما دعین حال از آن سوء استفاده می کنیم ، امام حسین علیه السلام را قبول داریم ولی حتی نماز هم نمی خوانیم و خود را پیرو رهبری می دانیم ولی به بیاناتش توجه نمی کنیم . در دیگر بخش ها نیز همین طور است می گوییم از محصولات خارجی استفاده نکنیم سبک زندگی اسلامی داشته باشیم اما درعمل زندگی هایمان بر پایه تجمل ، اسراف اشرافیت طلبی است .
اما دیگر باید توجیه را کنار بگذاریم ،تک تک ما مقابل خداوند ، جامعه و خودمان مسئولیم هیچ پیشرفتی صورت نمی گیرد اگر مردم آن جامعه نخواهند ، هیچ پیشرفتی حاصل نمی شود اگر افراد آن تلاش نکنند و هیچکس نمتواند دیگران را وادار به پذیرش افکار و عقاید خود نماید معنای اختیار نیز همین است .
به امید افقی روشن تر و فردای بهتر در سایه تلاش من و تو